ورهرام ایزد

عجب کارهام زیادند ... پنجشنبه دوباره جلسه هیئت مدیره است... می خواستم برم برای دفتر تابلو سفارش بدم ... 8 تا از پوسترهای کنفرانسهامون رو ... اما موندم چه مدلی درستشون کنم ... اینها می گن قاب بگیر با چوب کمرنگ ... اما قابل سنگینه و بازتاب نور داره ... باز شاسی بهتره ... اما هنوز نمی دونم ابعاد رو چی در بیارم ؟ البته این جز تفریحات کاری من حساب می شه ... کارهای من خودشون دنیایی دارند ...

 

امروز روز مقدسمون بود (ورهرام) ... مادرم با تور رفت کرج ... یک نیایشگاهی داریم  اونجا... رفتند زیارت ... توام با خوشگذرانی ... یه عالم خانم میانسال و پیر ... که من هر وقت تو جمعشون می رفتم چون تنها جوونشون من بودم این بود که همه منو کلی تحویل می گرفتند و من بدبخت رو تو اتوبوس مبدل به رقاص و جوکرشون می کردند ...  اینه که دیگه توبه کردم باهاشون جایی برم ... خلاصه ... امروز ظاهرا کلی واسه خودشون نذر و نیاز کردند و فال گرفتند ... مادرم با خوشحالی اومد بهم گفت تو کوزه کلید خونه رو انداخته به نیت من ... و بعد که به قرعه درش اوردند یک شعر خیلی خوب که از مال همه بهتر بوده به من خورده ... بقیه هم شونه و جا سوئیچی و چاقو و چیزهای دیگه انداخته بودند ... من این مدل فال رو تا حالا نشنیده بودم ... اسمش هم چک و دوله است ... اسمش هم مثل خودش عجیب غریبه ... همه تو کوزه متعلقاتشون رو با نیت و نام یک شخص می ریزند و بعد از چند ساعت با قید قرعه و توام با شعر (گمونم حافظ) اون شی رو خارج می کنند ... امیدوارم درست تعریف کرده باشم ...

 

روزگار غریبی ست ...

 

                     

نظرات 8 + ارسال نظر
سعید سه‌شنبه 20 فروردین 1387 ساعت 08:53 ب.ظ http://mastaneh.blogsky.com

سلام ...

امان از دست این جلسات هیئت مدیره! منکه هنوز سر از کار هیئت مدیرمون در نیووردم!!!

این روز مقدسی که گفتی نشنیده بودم. مربوط به دین یا مذهب خاصی میشه؟

در مورد کامنتت هم حق با شماس ... قناری های منم همینطوری بودن! اما تو این جنگلی من زندگی می کنم همه چی بر عکسه!!! یه ذره هم اغراق وبلاگ نویسی دستش خورده بود!

خوش به حالت که از کارشون سردرنمی آری ... سردراوردنش بده ... وقتی بفهمی چه اوضاع قمر در عقربی هست اونوقت بیشتر ناراحت می شی و حرص می خوری که اوضاع تحصیل کرده ها و دکترای مملکتمون که از فرنگ هم فارغ التحصیل شدند و دنیا دیده اند اینه ... وای به بقیه ...

این روز هم مال زرتشتیان هست ...

راست می گی فصل حیوونها گاهی عقب و جلو می افته ... به هر حال در دنیایی که یکهو وسط تابستون زمستون می شه و برعکس همه چیز ممکنه ...

ع چهارشنبه 21 فروردین 1387 ساعت 11:28 ق.ظ http://www.wxyz.blogsky.com

سلام...من خیلی خنگم....شما آشوری هستین؟...

اوه نه ... دور از جون ...
من ز ر ت ش ت ی هستم ...

دلارام چهارشنبه 21 فروردین 1387 ساعت 02:27 ب.ظ http://dellarramm.blogfa.com/

سلام خانومی...
دوباره فکر کنم یه عالمه کار داری....
راستش من نمیدونم باید برای روز مذهبی چی گفت؟! یعنی تبریک یا هیجی یا چیو نمیدونم ... ولی من میگم که امیدوارم بهتون خوش گذشته باشه و وقت خوبی و داشتین.
چه فال جالبی بود من تا حالا نشنیده بود. مرسی که راجع بهش هم توضیح دادی. به سلامتی بهترین شعر هم که برات اومده خودتم که تو فکرای مثبت میکنی پس حتما حتما اتفاقای خوبی در پیش رو هست برات.

خوش بگذره

سلام دلارام عزیزم ... راستش چیز خاصی که نباید گفت ... اما جدیدا مد شده به هم می گن ورهرام ایزد شما مبارک ...
به تو هم خوش بگذره عزیزم ...

فروردینی چهارشنبه 21 فروردین 1387 ساعت 07:06 ب.ظ http://farvardiny.blogsky.com

سلام طوطی بانوی عزیز
من این عکسها رو که دیدم یاد شما بودم. البته قبل از خوندن مطلبت دیدم. شاید مادر شما اینجا بودن.
اینها هم تقریبا همه میانسال و مسنن:
http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-1109204&Lang=P

سلام ممنونم از لینک عزیزم ... نه ما این مراسم رو نرفتیم ... این جشن فروردینگان بود که مربوط به روان درگذشتگان هست و همه می رن آرامگاه بر سر آرامگاه درگذشتگانشون ... عود روشن می کنند ... گل و میوه و گلاب می برند ... اون ورهرام فردای این روز هست که اونهم روز مقدسیه کلی ... تو ورهرام ایزد بیشتر مردم برای نذر و نیاز می رن معبدی به همین نام (شاه ورهرام ایزد) ... بیشتر می رن نذر می کنن اونجا ... در هر ماه یکروز به نام ورهرام داریم که مردم می رن اونجا ... این بود کل ماجرا

سید محمود جوادی چهارشنبه 21 فروردین 1387 ساعت 11:32 ب.ظ http://jawadi.persianblog.ir/

سلام . جالب بود
من با یه کار جدید به روزم خوشحال میشم اونو ببینید

باشه ممنونم ... اومدم که ببینم ...

مهتاب پنج‌شنبه 22 فروردین 1387 ساعت 10:12 ق.ظ http://www.dotiraz1.blogfa.com

سلام
امروز پنج شنبه است دعا می کنم کهجلسه به خوبی برگذار بشه وبه همه کار هات برسی
رسوم جالبی دارین
از همه اعیاد و رسم ورسوم تون برامون بنویس تا یاد بگیریم و بدونیم نیاکانمون چه آیینی داشتن

سلام عزیزم ... جلسه برگزار شد مثل همیشه ... به کارهای جلسه رسیدم خوشبختانه ...
راستش این راه و رسمی که نوشتم نمی دونم چقدر قدمت تاریخی داره؟ و اینکه آیا اصلا مال ما هستند یا نه؟ شاید مال یک استانی بوده این رسم ... و مذهبی نباشه ... و بیشتر بومی باشه ... باید تحقیق کنم ببینم دقیقا چیه؟
ولی باشه حتما تا اونجا که تونستم از آیین ها می نویسم ...

عشق الکی پنج‌شنبه 22 فروردین 1387 ساعت 10:39 ق.ظ http://vosogh.blogsky.com

نمیدونم هرچی که می دونی خوبه بگیر :ی

باشه طبق فرمایش شما هر چی صلاح دونستم عمل می کنم ...

سید محمود جوادی شنبه 24 فروردین 1387 ساعت 05:51 ب.ظ http://www.jawadi.persianblog.ir/

سلام
من با " مواظب خودمون باشیم " به روزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد