انتخابات ما ...

انتخابات هیئت مدیره ما برای خودش داستانی شده ... هیچکس قبول نمی کنه بیاد کاندید بشه ... هیچکس در واقع حاضر نیست افتخاری کار کنه و یا شاید هم به خاطر همدیگه باشه که از هم خوششون نمی آد و منطق هم رو نمی پذیرند ... خدا خودش ختم به خیر کنه ... رئیس فعلیم که دیگه نخواهد بود (چون رئیس قبلی کاندید شده اون گفت دیگه نمی آد) ... قبلیه هم به زور سرنیزه کاندید شده ... اون چند نفر بقیه هم همینطورهمه به زور ما گفتند باشه می آئیم که معلوم نیست نظرشون رو پس نگیرند ... گمونم آخر خودم باید رئیس باشم ... چه حالی می ده؟!!! ..... (این فقط یک شوخی است. چون شرایطش را ندارم!)

 

این کارم هم بدجور وصله ما شده ... هیچ جوری هم ازم جدا نمی شه ... نمی دونم طلسمه چیه؟ فعلا که دوباره راضی شدم چند صباحی بمونم تا ببینم چطور می شه ... ؟ ببینم چقدر دیگه باید بابتش ضرر بدم؟

بالاخره فردا صبح به سلامتی می رم اداره ثبت شرکتها ... از الان کلی عزمم رو جزم کردم که نظرم تا نصفه شب حداقل حفظ بشه ...

نظرات 3 + ارسال نظر
دلارام چهارشنبه 8 خرداد 1387 ساعت 02:12 ب.ظ http://dellarramm.blogfa.com/

سلام

آخی دلم برای اون ماهییا سوخت منتها بقیه اشون رو هم که خودشون خوردن! پس باید صبر کنن ان شا الله سری بعدی تخما!

کلاغای نزدیک خونه ما هم که راستش من وقتی ایران بودم و بعضی وقتا شبا برای کنکور یا امتحانام درس میخوندم از ساعت ۱ شب شروع میکردن تا ۴ صبح اینا آواز میخوندن تا حایی که من یادمه! البته اونا با کرکس هیج فرقی نداشتن چون یادمه گربه های محل هم ازشون حساب میبردن!

وای سر این کرکس که گفتی کلی خندیدم ... راست می گی خیلی حکمروایی می کنند واسه خودشون ... میتوی ما هم خیلی خیلی از کلاغ می ترسه ... از ترس کلاغها نمی گذاریمش تو تراس ...

ندا پنج‌شنبه 9 خرداد 1387 ساعت 11:50 ق.ظ http://nedayekhoda.persianblog.ir

سلام تیری تی جان
راست می گی امان از رییس عوض شدن ها چی می کشی...ولی اگه خوت بخوای رییس خوبی می شی امتحان کن...شای نظرت نسبت به کار عوض بشه
راستی خیلی وقته که کاراتو نمی ذاری.....منتظرم هاااا

منم به روزم به من سربزن
ممنون

آره آدم تا می آد به اخلاقهای یک رئیس عادت کنه عوض می شه ... رئیس جدید سیاستهای جدید کاری هم داره و باید به سازهای جدید اون رقصید ... من الان کلی برای خودم ریاست می کنم ... اما به طور قانونی چون مدرک تحصیلیم بالا نیست نمی تونم کاندید بشم ... فقط اساتید می تونند باشند ...
کار ... راستش صبح نشستم پای بوم و رنگ و نقاشی ... اما نمی دونم چرا نمی شه ... دو ساعت می گذره و من فقط چهارتا خط میتونم بکشم و چهار تا لکه چرک ... گذر زمان سریعه و من سرعتم کم ... و بعد از اون تایم هم می بینم کلی کارهای انجام نشده دیگه دارم که می رم به اونها برسم ... خلاصه بدجور نمی شه ... خودم هم موندم توش ...
مرسی عزیزم ...

کاغذ کاربن پنج‌شنبه 9 خرداد 1387 ساعت 07:34 ب.ظ http://carboncopy.blogfa.com

خودتون چرا کاندید نمی شین؟ ثواب داره ها!

ثواب؟؟؟!!! برای شما ثواب داره ؟؟؟؟
راستش نه نمی تونم ... چون مدرک تحصیلیم لیسانسه فقط ... اگر دکترا می بودم می شد ... چه می شه کرد؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد