هیچ چیز ...

تصمیم گرفتم هیچ عاملی نتونه باعث ناراحتی و نگرانیم بشه (چه تصمیم سختی ؟!؟!؟!) هیچ چیز هیچ چیز ...

حتی اگه 400 تا پاکت نامه اداری به جای تمبر 90 تومنی 900 تومن تمبر بخورند ...

حتی اگر بیکار و بی پول بشم ...

حتی اگه به آرزوهام نرسم ...

حتی اگر یه روزی میتو رو از دست بدم ...

حتی اگه یه روزی عزیزترین کسانم رو از دست بدم ...

حتی اگه اوضاع بد بشه ...

حتی اگه ...

اما جداً چطور می شه به این مرحله رسید؟ کلاس خودشناسی که می رفتم استاد بهمون می گفت هدف از این کلاس اصلاً همینه ... می خواهیم به جایی برسیم که هیچ عاملی نتونه باعث ناراحتیمون بشه ... اگر بشه چه خوب می شه ...

 

               

نظرات 4 + ارسال نظر
نسترن یکشنبه 2 تیر 1387 ساعت 01:08 ق.ظ http://anarenoghreie.blogfa.com

به خدا نمیخواستم شما رو بترسونم من هم چند وقته که تو جشنواره ها دارم شرکت میکنم اما خاطره خوشی ندارم حتی از اونایی که توش جایزه گرفتم
به هر حال هنر با رشته های دیگه فرق میکنه و آدم باید صبور باشه
شما که خیلی وقته توی این دنیا هستید و هنرمندید اما امیدوارم با این تصمیم جدید خیلی زود به آرزوهاتون برسید
...........
این خیلی خوبه که هیچ چیز آدمو ناراحت نکنه اما من شخصا آدمی هستم که در غم و ناراحتیهایی که دارم احساس لذت و خوشی میکنم نمیدونم چرا؟؟؟

دیگه ترسیدیم رفت ... اصولا در کشور ما خاطره خوشی از هیچ چیز باقی نمی مونه ... چون هیچ کس سر جای خودش نیست و هیچ کس هم در اون کاری که به عهده گرفته متعهدانه عمل نمی کنه ... به همین خاطر کلی بی دقتی و نقص و گم شدن و تصرف و ... وجود داره ... کاش ملتمون عوض می شدند ... حیف ایران نیست؟

جدی؟ چه خوب؟ کاش منهم ناراحتیهام برام احساس لذت داشت ... من چون ناراحتیهام با استرس همراهه اینه که جنس بدی پیدا می کنند ....

حنا یکشنبه 2 تیر 1387 ساعت 01:51 ق.ظ http://ssseeetttaaarrreee.blogfa.com

سلام...چه خوشگله ...خیلی نازه....
خوبی؟
من هر روز بهت سر میزنم..ولی وقت نظر دادن ندارم...سوری..
خوش باشی..

سلام حنا جان ... جدی خوشگله؟ خودم دوستش ندارم ... رنگهاش و خطوطش اعصابم رو درهم می ریزه ...
لطف داری که بهم سر می زنی ... منهم همینطورم ... هر روز می ام ... و روزم رو با نوشته هات شروع می کنم ... خدا قوت ...

فروردینی یکشنبه 2 تیر 1387 ساعت 09:18 ق.ظ http://farvardiny.blogsky.com

سلام طوطی بانوی عزیز
خیلی خوبه.
من بیشتر وقتها این احساس بی تفاوتی و یا قوی بودن رو در مواقع اتفاقات بد و سخت دارم. اما نمی‌دونم آیا این یک قوت یا یک ضعف. چون متقابلا همین احساس رو در موارد خوب هم دارم! مثل اطرافیانم با اتفاقات منفعل و هیجان زده نمی‌شم.

اما این گریه رو ...

عجب ... ؟ چه خوب که دیر ناراحت می شید ... خوش به حالتون ... اما یک سوال پس علت زود گریه گرفتنون چیه؟

مهتاب یکشنبه 2 تیر 1387 ساعت 12:24 ب.ظ

سلام
واقعا چه خوب می شه اگه بشه
حتما سعی کن
منم خیلی تلاش می کنم ولی نشده

آره دارم سعی می کنم و مثل تو نمی تونم ... نمونه اش امروز قشنگ از ناراحتی و عصبانیت به مرز جنون رسیده بودم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد