مالیات ... مالیات ... مالیات ...

من نمی دونم این حسابدارها چه جون و حوصله ای برای این همه حساب و کتاب کردن دارند؟!؟!؟  واقعا فکر نمی کنند وقت و عمرشون اینطوری هدر می ره ؟!؟!؟!

برای انجام کارهامون از یک حسابدار دعوت کردیم ... امروز اومد فقط توضیح بده که چه کارهایی باید انجام بگیره تا بشه یک اظهار نامه مالیاتی رو تکمیل کرد ... دیگه آخرهای توضیحش پلکهام باز نمی شدند ... سرگیجه گرفته بودم و به التماس افتاده بودم که دیگه توضیح نده ...  دو ساعت تمام داشت توضیح می داد ... خلاصه بدبخت شدم ... باز دوباره طی دو هفته آینده باید اضافه کاری وایستم چون فقط تا آخر تیرماه فرصت هست تا اظهارنامه مالیاتی تحویل اداره مالیات داده بشه ...

نظرات 9 + ارسال نظر
حسین توکلی پنج‌شنبه 13 تیر 1387 ساعت 11:29 ب.ظ http://adherents.blogfa.com

مالیات چیز بدی اه و خوب می شه اگر مالیات زیادی به آدم تعلق نگیره....نمی دونم تونستم مفهومم را برسونم یا نه....

راستش نه مفهوم رو من متاسفانه نگرفتم ... ولی از حضورتون خیلی خوشحال شدم ... ممنونم ...

داستانسرا(عمولی) جمعه 14 تیر 1387 ساعت 04:07 ق.ظ http://www.amoooly.blogfa.com

[گل] [گل][گل][گل][گل] دعوتنامه عمولی [گل][گل][گل][گل][گل]

داستان"مثل هرروز"درمنزل شخصی عمولی منتظر نظرات ارزشمند شماست.
. [گل][گل]

outlandish جمعه 14 تیر 1387 ساعت 03:35 ب.ظ http://outlandish-microcosm.blogsky.com

با درود بر شما
همه ما عمرمون رو هدر میدیم
چه اون حساب دار چه ماها...
اصلا ما یاد نگرفتیم زندگی کنیم
یعنی زندگی رو گرفتن از ما

خرد نگهدارتان

بله تقریبا حق باشماست ... اما نمی شه به --- همه --- تعمیمش داد ... من آدمهایی رو میشناسم که زندگی می کنند واقعا و وقتشون رو هدر نمی دند ... ممنون از حضورتون ...

مرجان جمعه 14 تیر 1387 ساعت 08:34 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

پس من حسابدارو دریاب که سالی یه بار باید اظهار نامه مالیاتی تحویل بدمو هر ماه یه سری گزارشات تحویل دارایی بدمو خلاصه روزانه کارای حسابداری شرکت رو انجام بدم ! دیگه از بس ارقامو با ماشین حساب جمع زدم ، بدون نگاه کردن به ماشین حسابم میتونم ارقامو توی ماشین حساب تایپ کنمو جمع بزنم ((=

میتوتو به من میدی ؟ :دیییییی

سلام مرجان جان ... خوشحالم کردی خانمی ...
عجب! من نمی دونستم تو حسابداری ... بابا عجب روحیه خوبی داری با وجود این کار سخت ... خسته نباشید می گم ...
میتو هم نه مال خود خودمه ... من همین یک همدم رو دارم مرجان خانم ... از من می خوای بگیریش ؟؟؟

مهتاب شنبه 15 تیر 1387 ساعت 09:06 ق.ظ

سلام تری تی جان
خسته نباشی
همه این کارا رو باید خودت انجام بدی ؟
موفق باشی

سلام مهتاب جان ... آره دیگه چه کنیم؟ جاهای تک کارمندی این مشکلات رو هم داره ... همه چی و همه نوع کار با خود آدمه ...

ندا شنبه 15 تیر 1387 ساعت 09:15 ق.ظ http://nedayekhoda.persianblog.ir

سلام دختر فعال....چطوری؟
امیدوارم یه کمی کارات کم بشه......یه تعطیلاتی بری...تا خستگی هات در بره.......راستی چرا کارهاتو نمی ذاری ما ببینیم....منتظریم

سلام ندا جان ... منم امیدوارم ... به تعطیلات واقعا احتیاج دارم ... کار هم والا کار خاصی ندارم ... یک دلقکی فقط هست که دارم میکشم که اونهم نیمه کاره است ... تموم شد چشم ...

پارمیس شنبه 15 تیر 1387 ساعت 10:31 ق.ظ http://www.zaxes.blogfa.com

خوب شما هم مثل تمام تجار وشرکتهای موفق بگید ور شکسته ایم !نداریم و خلاصه دروغ بگید.متداوله که !!!ایران تا نفت داره چرا مالیات بدیم؟!!!!!.مالیات مال کارمندا وکارگرهای بدبخته که خیلی حقوق میگیرن .باید حق وحساب دولت رو هم بدن!!!!!!

والا ما نه تاجریم نه شرکت موفق ... بلکه یک انجمن علمی بدبخت و بیچاره هستیم ... تو کارهای حسابداری هم نمی شه دروغ گفت ... مو رو از ماست می کشند بیرون ... مشکل ما هم خود مالیات نیست ... اون حساب و کتابهاشه که بیچاره کننده است ...

سید محمود جوادی شنبه 15 تیر 1387 ساعت 02:45 ب.ظ http://jawadi.persianblog.ir/

سلام
من نیز به نوبه خودم ابراز همدردی خود را اعلام می دارم
با " بیا با من همسفر شو " به روزم

از ابراز همدردیتون ممنونم ...

نسترن سه‌شنبه 18 تیر 1387 ساعت 06:53 ب.ظ http://anarenoghreie.blogfa.com/

وای. از ریاضی و حساب کردن خیلی بدم میاد . شکنجه روحی میشم اگه ریاضی بخونم . واقعا متاسفم که مجبورید اینهمه حساب کنید

جدی؟ ما یک عمر ریاضی خوندیم ... راست می گی سخت بود ... واقعا عشق می خواد وگرنه آدم پیر می شه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد