دندان درد + کار زیاد = ؟

خودمو چشم نزنم بالاخره همت کردم رفتم دندانپزشکی ... اونهم چون دیگه سه روز بود داشتم واقعا می مردم رفتم وگرنه حالا حالاها نمی رفتم تا تکلیف مشخص بشه ... اما مگه بی حس می شد ... خانم دکتر دو بار تزریقات انجام داد تا بالاخره موفق شد ... اما زیادی دیگه موفق شد ... چون الان کل صورتم + گوشهام فلج شده ... اینهم از دندانپزشک رفتن ما ... اوضاع ولی وخیم بود ... هی می گفت حیف نباشه ... چرا زودتر نیومدی ... حیف نباشه ... منو خیلی بچه مثبت می پنداشت و می پندارند البته ... حالا خورد خورد دارم منفیهامو به جماعتمون رو می کنم ... باز با اینحال مثبت تر از خیلیهام ...

می گم این کارم مخم رو خورد ... هیچکسی هم با ویژگیهایی که می خواییم پیدا نمی شه جام بگذارم ... کلی عزا گرفتم باز فردا باید برم سر کار ... هیچ وقت تو زندگیم اینقدر عزادار نبودم ... نمی دونم شاید دارم ناشکری می کنم ... اصلا به من کارمند بودن نیومده ... من دلم می خواد خودم رئیس باشم ... دلم می خواد به رئیسهام دستور بدم ... دلم می خواد هر زمان که دلم می خواد برم سر کار و هر وقت دلم نمی خواد نرم ... در عوض انتظارات مادی ندارم ... در عوض خیلی خیلی بیشتر از یک کارمند معمولی کار می کنم ... در عوض کلی کارهای اضافه هم انجام می دم ... در عوض کلی پیشنهادات و کارهای جدید و مثبت ارائه و انجام می دم .. همه اینها به ازای حقوق کم می خوام  ... مگه بده ... ؟ اما در کل کارمند بودن به ما نیومده ...

نظرات 8 + ارسال نظر
فروردینی یکشنبه 23 تیر 1387 ساعت 02:33 ق.ظ

سلام طوطی بانوی عزیز
خداروشکر که رفتید. امیدوارم نتیجه خوبی از کار دندونپزشک ببینید.

ممنونم خانم فروردینی عزیز ... منم امیدوارم ببینم ... اما ظاهرا تا حالا خیری ندیدم ... چون با اینکه هم دیروز و هم پریروز رفتم اما انگار نه انگار و همچنان درد می کشم ... بگذریم ... آخرش خیره ... دیگه درس عبرتی شد برام ...

سید محمود جوادی یکشنبه 23 تیر 1387 ساعت 05:34 ب.ظ http://jawadi.persianblog.ir

سلام
خسته نباشید
شما به جشن تولد دعوتید

به به ! تولد کیه؟ حتما می آم ...

ندا دوشنبه 24 تیر 1387 ساعت 09:21 ق.ظ http://nedayekhoda.persianblog.ir

سلام تیری تی جان....خوشحام که بالاخره رفتی دندانپزشکی ....من که هنوز جرات نکردم برم.

تازه تو کارمند خیلی خوب و نمونه ای هستی مثل خودم ولی کیه که قدر بدونه ولی من برعکس تو خیلی مادی به قضیه نگاه می کنم چون لیاقتشون همینه.......
یادش به خیر چقدر از کلمه ی کارمند بدم میومد

سلام ندا جان ... نه نگذار بمونه ... هی مخارجش زیادتر می شه و بیشتر ضرر می کنی ...
آره هممون بدمون می آد ... من اسم کارمند که می آد یاد زنهای چاق زشت با مانتوهای گشاد سرمه ای و اخلاقهای خاله زنکی می افتم ... اما چه کنیم ... هم من و هم تو آخر و عاقبتمون همون کارمندی شد ...

مهتاب سه‌شنبه 25 تیر 1387 ساعت 12:36 ب.ظ

سلام
مگه هرکی بخواد از یه کاری استعفا بده باید یه جایگزین معرف کنه (اونم یه جاگزین عالی)بعد بره
بابا تری تی جان انفدر خودتو مسوول ندون این مشکل اون هاست

بله مهتاب جان ... حق با توست ... اما انجمن تنها کارمندش منم و نوع کارها جوریه که اونها نمی دونند و فقط من می تونم مناسب بودن فرد دیگه رو تشخیص بدم ... اینه که این امر رو به من محول کردند ... اگر جایی بود که چند کارمنده بودیم این مشکلات وجود نمی داشت ... اما حق با توست ... منم دیگه زیادی باهاشون راه می آم ...

رادیکال باشی سه‌شنبه 25 تیر 1387 ساعت 01:30 ب.ظ http://RADIKALBASHI.BLOGFA.COM

سلام
ببخشید دیر کردم
منم با افتخار شما رو لینک کردم
با کار تازه به زودی بر می گردم

سلام ... ازتون ممنونم و منتظرم ...

دلارام سه‌شنبه 25 تیر 1387 ساعت 01:38 ب.ظ http://www.dellarramm.blogfa.com/


امیدورام که دندونات دیگه دردشون رفته باشه و الان خوب شده باشی...

آره خدا رو شکر خوب شدم ... درس عبرتی شد برام ...

ندا سه‌شنبه 25 تیر 1387 ساعت 06:54 ب.ظ http://nedayekhoda.persianblog.ir

سلام تیری تی جان
به روزم.......سر بزنی خوشحال می شم

سلام ندا جان ... باشه حتما می ام ...

رادیکال پنج‌شنبه 27 تیر 1387 ساعت 12:40 ب.ظ

سلام دوست من
من آپم

باشه اومدم ممنون از خبرت ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد