رنگها ...

تابستون که خاله و مادربزرگم داشتند می اومدند پیشمون برای دو ماه بمونند، اتاقی که مثلا کارگاه کارم بود رو دادیم بهشون ... اما پر از خرت و پرتهای من بود ... مامانم هر روز می گفت بیا اینجا رو مرتب کن، وسایلتو جمع کن تا بتونند اقامت کنند ... اما خوب من هی امروز و فردا کردم تا اینکه خودش دست به کار شد ... الان که تصمیم گرفتم دوباره مشغول به طراحی و نقاشی بشم هیچ کدوم از وسایلم رو پیدا نمی کنم ... خودش هم یادش نیست کجا گذاشته اونها رو ... خلاصه مصیبتی دارم ... تا اینکه تابلوهامو تو خونه متروکه عموم پیدا کردم ... اما رنگهام ... چند روز تمام به دنبالشون بودم ... اما هیچ جا نبود ... در اثر زیر رو کردن خونه دیدم به به! مادر جانم همه رو ریخته تو یک جعبه کفش خالی و قاطی بقیه جعبه کفشها گذاشته تو کمد ... حالا خوشحال بودم که پیداشون کردم ... اما افسوس اگر می دونستم همه شون در اثر زیاد موندن خراب و داغون شدند و همه روغنهاشون از از تیوپ زده بیرون اینهمه زحمت به خودم نمی دادم بگردم دنبالشون ... خلاصه کلی افتادم تو خرج و باید برم یک عالم رنگ بخرم ... اما باشه از این مخارج باشه ...

طرح زیر رو تموم کردم ... اما خیلی فانتزی از آب دراومد ... یک زمانی که جوانتر بودیم از کارهای فانتزی خوشم می اومد اما الان دیگه این چیزها از سرم رفته و چنگی به دلم نمی زنه، حالا چطور شد این اینقدر فانتزی شد خدا داند ... برعکس گذاشتم چون گمونم حداقل اینطوری بهتره و یک مقدار از اون جنبه فانتزیش کم می شه ...   

...

نظرات 8 + ارسال نظر
ع پنج‌شنبه 15 اسفند 1387 ساعت 01:22 ق.ظ

پدر منم یه زمانی نقاش بوده...بادمه چند سال پیش گواشهایی رو که سالها قبل توی کمدش بود در آورده بود بندازه بیرون.همشون خشک خشک شده بودن...اما من لاجوردیشو نگه داشتم!

وای خوش به حالتون ... خیلی خوبه که پدر آدم هنری باشه ...

[ بدون نام ] جمعه 16 اسفند 1387 ساعت 09:43 ق.ظ http://no-1.blogsky.com

سلام
قصد نداری نمایشگاه بزنی ؟!

بدم نمی آد ... ولی اونقدرها هم هدف نیست برام ... که بخوام به خاطر ش نقاشی بکشم ... می دونید طراحی و نقاشی می کنم بعد تصمیم می گیرم آیا اصلا به درد نمایشگاه می خورن یا نه ؟ .. ولی یه چیزی کارهام کمی غیراسلامی اند ... گمون نکنم بشه اینها رو نمایش داد ... مگر به طور خصوصی (نه در نگارخانه های عمومی)‌...

یک بنده ی خدا جمعه 16 اسفند 1387 ساعت 09:50 ق.ظ http://harjmarj.blogsky.com

سلام
اسم خیلی قشنگی دارید ... درخت چای
ولی متاسفانه نتونستم عکس رو ببینم ... :(

چه بامزه ... درخت چای !!! ... نشنیده بودم ... تعبیر بامزه ای کردید ... ممنونم ...
عکس چرا باز می شه ... گمونم سرعت اینترنتتون پایینه ... دوستان دیگه تونستند ببینند ... یکبار دیگه سعی کنید ...

دلارام شنبه 17 اسفند 1387 ساعت 02:06 ب.ظ

سلام تی ری تی جان...

باید بگم که با اینکه گفتی این نقاشی فانتزی شده و خوشت نمیاد.. من خیلی خیلی ازش خوشم اوده و به نقاشیت آرامش بخشیده ...

منم عاشق خریدن این حور وسایل بودم... یه زمانی بهترین خریدی که میکردم و کلی ازش خوشحال میشدم خزیدن وسایل نقاشی بوده ولی حیف که الان چندین ساله هیچ کاری نکردم... فکر کنم اگه شروع کنم انقدر بد میشه که حد و اندازه نداره ولی حتما سعی میکنم بعد از امتحانم یه کاری بکنم و حتما تو وبلاگم میزارم...

سلام دلارام عزیزم ...

ممنونم از اینکه خوشت اومد ... در حقیقت خوشحالم !‌

چه خوب که تو هم نقاشی می کردی ... حتما ادامه بده ... خیلی خیلی منتظرم ها ... حتماْ ... موفق باشی عزیزم ...

حنا شنبه 17 اسفند 1387 ساعت 04:15 ب.ظ http://ssseeetttaaarrreee.blogfa.com

سلام...مرسی تیری تی جونم با دلداریهات...خیلی ممنونم که به فکرمی ...و میبایس ببخشی که انقده ناراحتت میکنم...
خدا رو شکر که بلاخره کاری رو میخوای داری انجام میدی....مطمئنا همونطور که قبلا میگفتی ...با مشکلاتی رو برو شده شده ای..امید وارم که بتونی این مشکلات رو حل کنی...وی ا یانکه دعا کنیم خودشون حل بشن....میتو چطوره؟
مامان و خانواده همگی خوبن؟....کاره خونتون به کجا رسیده؟...
وای خیلی ناراحت شدم در مورده اون زمینه شنیدم....ایشالا که با کمک وکیل و پیگیری حل بشه...میدونی ...اینکه یکی حقت رو بخوره خیلی دردناکه...میخواد هزار تومن باشه ..میخواد میلیارد...
خودت چطوری؟...خوبی؟...حال و هوایه عاشقی ات چطوره؟..خوبه؟...
وای اون پست نامزد...خیلی روم تاثیر گذاشت.....جالب بود برام که حتی خودت هم نمیدونستی این احساسات رو داری...این همه محبت...
البته کاملا حق داشتی...چون به قوله خودت خدافظی نکردی...و این خیلی بده...یعنی همیشه مثه کامپیوتر...یه فایل تویه ذهنت بازه...و این سرعت بقیه کارار رو میاره پایین...با خدافظی حدااقل آلت کنترل دلیت رو گرفته ای.....حدااقل بستیش...و چون برات اتفاق نیافتاد خیلی بد بوده و بهت سخت گذشته...
مواظبه خودت و خانواده باش....
ساله خوب و نوروزه به تمام معنا نوروز خوبی داشته باشی
میبوسمت بای

قربانت برم حنا جان ... خیلی خوشحالم کردی اومدی برام نظر گذاشتی ... منم امیدوارم مشکلات حل بشند ... در درجه اول مشکلات شما ... خیلی دعا می کنم ...
میتو هم خوبه ... خوش و خرم و سلامته ... سلام می رسونه ... از میتوی شما چه خبر؟ جاش اهواز خوبه ؟
خانواده هم همه خوبند قربانت ... خوب که ای ... همین که سالمیم یعنی خوب ... حالا مشکلات که همیشه هستند و اسباب نگرانی همه ... خونه هم پیش می ره اما خیلی کند ..
آره یه فایلهایی بدجور بازه برام ... امیدوارم ختم به خیر بشه ... یه عمر یه چیزهایی به دلم نمونه ... خیلی بابتش ناراحتم ... هنوز شب و روز ندارم ...
منم برات نوروز فوق العاده ای آرزومندم ... امیدوارم یه سفر توپ بری و مدتی از کار و گرفتاریهات دور باشی و نفس بکشی ... قربانت منم می بوسمت ... سلام به خانواده خوبت برسون ...

فروردینی یکشنبه 18 اسفند 1387 ساعت 08:40 ق.ظ

سلام طوطی بانوی عزیز
خوبه که برگشتی به طراحی.
این کارت هم خیلی قشنگه. برام سواله که وقتی شروع به کشیدنش کردی ایا می دونستی که چی میخوای بکشی یا همینطوری خودش میاد؟

سلام خانم فروردینی عزیز ... ممنونم ازتون که بهم سر زدید ... خوشحالم کردید ... راستش نه ... طرحهام بدون نقشه قبلی اند ... از قبل نمی دونم قراره چه بکنم ... از چشم شروع می کنم و بعد همینطور مرحله به مرحله پیش می رم ... ۵۰- ۶۰ ٪ کار کاملا از روی تصادف و ناخودآگاهمه و بقیه دیگه از روی تصمیم گیری ... مثلا می بینم اگر فلان کار کنم بهتره ... اگر موهاشو فلان جور کنم بهتره ...

نسترن سه‌شنبه 20 اسفند 1387 ساعت 02:05 ب.ظ http://anarenoghreie.blogfa.com/

اتفاقا اینطوری بهتر شد به نظر من. آدم وقتی وسایلش نو و جدید باشه بیشتر حس کار داره . من که اینجوریم .

راست می گی نسترن جان ... وسایل نو خیلی لذتبخشه ... اما بدی لوازم نقاشی اینند که یکبار استفاده کنی ازنویی می افته ... اما خریدش واقعا لذت بخشه ... یک انگیزه حسابی به آدم می ده ...

الهام میرفرح چهارشنبه 21 اسفند 1387 ساعت 09:28 ب.ظ http://elhammirfarah.blogfa.com

سلام
فوق العاده است.
خوشحالم که میبینم مشغول کاری هستین که دوستش دارین

سلام الهام عزیزم ... قربانت برم ... ازت ممنونم ... امیدوارم تداوم داشته باشه ... و ترک نکنم ... تحت هیچ نوع فشاری ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد