یه نقاشی جدید ... تجربه مدل زنده کار کردن رو نداشتم ... شاید یک کار خیلی قدیم ها ... اما خیلی تجربه خوبیه ... فوق العاده تو اجرای زنده و یکروزه هیجان وجود داره ...
دلم لک زده برای اینکه کارهای خودمو شروع کنم ... یه چیزی درونمو که باید بریزمش بیرون ... هر چه زودتر بهتر ... باید سریعتر خودمو تخلیه کنم وگرنه می میرم ...
وای تری تی فوق العادست نقاشی هات و من همچنان متعجبم که چرا فکر می کنی به جایی نرسیدی
این نقاشی ها معرکست دختر
مطمئنا فرزندت هم مثل مامانش هنرمند میشه
مهتاب عزیزم ... قربانت برم ... مرسی از تعریفت ... شاید بد نباشند اما وقتی کار سبک شخصی نباشه خوب خیلی فایده ای نداره ... بالاخره باید ازش کسب درآمدی هم کرد ... و تخلیه روحی شخصی خیلی مهمه ... به خاطر این چیزهاست که احساس می کنم هنوز خیلی عقبم ...
منم امیدوارم بچم علاقه مند به نقاشی از آب در بیاد ... منو اذیت نکنه و به جای شیطنت و چیز میز دست زدن و شکوندن بشینیم با هم نقاشی بکیشیم ... البته تا حد زیادی هم دست خودم خواهد بود گمونم ... باید اونطوری بارش بیارم ...
مرسی مهتاب عزیزم ...
خوب و خوش باشی ...
مرسی ازت ...