تا می تونید ...

ای دوستانی که بیکارید ... کلا بیکارید... و یا کارتون طوریه که وقت استراحتی دارید ... و یا اینکه دانشجوئید و الان زمان تعطیلاتتونه ... خوشا به حالتون ... از این اوقات بیکاری و فراغت نهایت استفاده رو ببرید و جای ما هم استفاده کنید ... خوب (درست) بخورید ... خوب بخوابید ... خوب کتاب بخونید ... خوب فیلم و کارتون تماشا کنید ... تا می تونید کار هنری انجام بدید ... تا می تونید بیاموزید و بیاموزانید ... تا می تونید عشق بورزید ... تا می تونید ورزش کنید و نفس بکشید ... و ...

 

یک نکته: هر وقت دیدید اعصابتون خرابه ... و با وجود کلی برنامه ریزی و هدف داشتن باز یه جور احساس سردرگمی و کلافگی دارید، علتشو در این چند چیزی که می گم جستجو کنید:

ببینید آیا لباسهاتون تمیز و اتو کشیده و متناسب (از نظر سبک و رنگ و جنس) و شیک  و خوشرنگ هستند؟

آیا دکمه افتاده ای و یا زیپ و یا زبانم لال خش... پاره شده ای وجود داره؟

 آیا کشوهای میزتون و یا کمدتون نامرتب و انباشته از خرت و پرت و وسایلی هست که نیاز ندارید؟

 آیا داخل کیفتون مرتبه؟

 آیا موهایی در جای جای بدنتون دیده می شه؟

 آیا دندونهاتون رو مسواک زدید؟

 آخرین دفعه ای که به ملاقات سالمند و مریضی رفتید کی بوده؟

 آیا کار یا برنامه نیمه کاره ای دارید؟

 

باور کنید تک تک اینهایی که می گم می تونه خیلی راحت یه پارازیتی تو اعصاب آدم بوجود بیاره ... یه انرژی منفیی که اصلا نمی فهمید از کجاست و فقط می دونید در شما وجود داره ...

به قول استاد آنالیزمون که روزی صدبار یادش می کنم: نظم کاری، نظم فکری می آره ...