ریز ریز دارم می رم کارهای دوسالانه کاریکاتور رو می بینم. روزی یک ربع. تا هم کمردردم افزوده نشه و هم اینکه بتونم کارها رو هضم و جذب کنم ... امروز که داشتم کارها رو می دیدم رسیدم به یک آینه که قاب کرده بودند و کنار کارها زده بودند به دیوار از این آیینه ها که آدم رو دفورمه می کنه و به اصطلاح کاریکاتوری. یه ده دقیقه ای جلوش ایستادم و هی خودمو توش دید زدم. خوشم می اومد از اینکه اینقدر چپل می شم. تصمیم گرفتم چند عکس از این حالتم بگیرم.
اینهم برخی از کارهای چهره:
http://www.irstat.ir/Files/1605_1607_1585_1583_1575_1583_1589_1583_1602_1610.jpg
http://www.irstat.ir/Files/03122007027.jpg
http://www.irstat.ir/Files/03122007028.jpg
http://www.irstat.ir/Files/03122007029.jpg
http://www.irstat.ir/Files/03122007030.jpg
http://www.irstat.ir/Files/03122007031.jpg
خلاصه ... کلی کار می کنم این روزها ...
یک استادی داشتم که بیشتر از همه استادهام یادش می کنم. خیلی زیاد ... دکتر ممقانی ... می گفت: "نظم کاری نظم فکری می آره ..." خیلی بابت این جمله یادش می کنم. هر وقت دلم گرفته و فکرم شلوغه و در هم ریخته سعی می کنم کارهام رومنظم انجام بدم، اونوقت می بینم به طور خودکار خیلی حس خوبی به خودم پیدا می کنم و اعصابم راحت می شه. خلاصه اینکه:
... نظم کاری، نظم فکری می آره ...