امید

مادرم توقع داره دو روزه خوب بشه و صورتش برگرده ... در اینکه ما ایرانی ها عجولیم و صبر و تحملمون کمه شکی نیست ... هی می ره جلوی آینه ... هی می گه من چرا این شکلی شدم؟ ... چکار کنم ش ش یی صحبت نکنم ... روم نمی شه اینطوری برم خرید ... ما هم می مونیم چی جوابشو بدیم ... ؟ امیدوارم زودتر خوب بشه ... اما گمونم چشمش زدم که روحیه اش خوبه ... یک خورده روحیه اش بد شده و این دو روزه دفرمگیش بدتر شده ... نمی دونم دلیلش چیه ... به سرعت داره پیر می شه ... منم که باهاش رودربایستی دارم نمی تونم باهاش راحت صحبت کنم و بهش امید بدم ... خدا الهی شوهر کم خرد نصیب هیچ کسی نکنه ... و البته عکسش ...

 

هوا هم اینقدر سرده که حالی به آدم نمی مونه ... اونم من که از بچگی از سرما بیزار بودم ... دو تا شلوار و دو تا بلوز و دو تا جوراب بر تن و پا دارم + دستکش (مسخره ام نکنید) ... شبی گفتم کمی برقصم و کمی بعد ورزش کنم حالم جا بیاد و مادرم ببینه یاد بگیره ... نیم ساعت بعد دونه دونه لباسهامو شروع کردم کندن ... آخرش موندم با تاپ و شلوارک ورزشی ... دیدم چه خوب؟ چه راهی از این بهتر برای گرم شدن ...

نظرات 3 + ارسال نظر
علی پنج‌شنبه 20 دی 1386 ساعت 08:15 ب.ظ http://roozebaad.blogsky.com

سلام
امیدوارم حال مادرتون هم خوب بشه مثل شما
موفق باشی
بای

رها جمعه 21 دی 1386 ساعت 12:57 ق.ظ

سلااااااااام تیری جونم
آفرین به روحیه ی تو. از بابت مامانت خیلی ناراحت شدم. ایشالا زود خوب شن.
اما ماشااله خیلی روحیه ی خوبی داری. قبلا هم بهت گفته بودم تو منو یاد عمه ی عزیزم می اندازی. اونم مثل تو بود. سرشار از امید و انرژی....
همیشه شاد باشی

سلام رها جونم ... مرسی ... ممنونم ازت ... الهی روحیه عمه خوبت شاد باشه ...

فروردینی جمعه 21 دی 1386 ساعت 06:37 ق.ظ http://farvardiny.blogsky.com

باز هم سلام
حالا خوبه رودربایستیت از مادرت اونقدر نیست که نتونی جلوش برقصی! واقعا باید به شکل ارتباط خودم با مادرم تاسف بخورم!
جالب اینجاست که اینجا که جای سرماست اون هفته و این هفته‌ش درجه هوا بالای صفر بوده. سه شنبه که تهران ۱۷ درجه زیر صفر بود اینجا ۱۲ درجه بالای صفر بود.
البته اینجا هر چقدر هوا سرد باشه همه چی براش مهیاست.
امیدوارم حال مادرتون سریعتر خوب بشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد