اولین روز هفته هم سپری شد و روزها پشت هم خواهند آمد و رفت و این درد همیشگی منه اینکه روزها به سرعت سپری می شند و من کوهی از آمال و آرزوها و کارهایی که باید انجام بدم رو در پیش روم می بینم. با تمام وجود برنامه ریزی می کنم اما باز در پایان روز می بینم که به همشون نرسیدم. خلاصه ... حکایت همچنان باقی است.
نمی دونم با این همه مشغله چطور فرصتی برای ازدواج باقی می مونه؟ این سوالی است که همیشه تو ذهنم بوده و نتونستم پاسخی براش پیدا کنم. به خصوص برای بچه دار شدن که کلی ؟؟؟؟ در ذهن دارم. خیلیها جوابهای زیادی بهم دادند در مورد علت های بچه دار شدن اما همه اینها به خودخواهی آدم برمی گرده نه به اون بچه. خلاصه سوال همچنان باقی است.
بالاخره فردا ماهیهای عیدمونو می برم تو یک حوض رها کنم بعد از 5 ماه !!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد