خاطرات این روز ...

ولنتاین همیشه برام یک روز نچسب بوده ... شاید چون  مال ما نیست (تو پرانتز بگم که روز عشق ما ایرانیها 29 بهمن ماه (روز زمین) هست، افسوس که از این مسئله غافلیم!!!)

به هر حال ...

تا اونجا که یادمه متاسفانه هیچ وقت نتونستم در این روز به کسی هدیه ای بدم ... تنها هدیه ای که یادم می آد یک طرح کارتونی بود که هشت سال پیش یعنی سال 78 (چه زود گذشت؟؟؟!!!) سر کلاس آنالیز ریاضی کشیده بودم (طرح زیر)

 

                 

 

(سر کلاس آنالیز همیشه حوصله ام سر می رفت و یک چیزهایی دور از چشم استاد می کشیدم )... چند روز بعد که از قضا روز ولنتاین هم بود دوستم رو دیدم و بهش طرح رو نشون دادم و اونهم گفت مال من باشه؟ گفتم باشه مال تو ... ولی اون بهم هدیه ولنتاین داد (البته یادم نیست چی بود؟) ... یادش به خیر پسر خوبی بود حیف که مناسب هم نبودیم ...

این قضایا گذشت تا اینکه دوران نامزدیم فرا رسید ... مشکلاتی که با نامزدم داشتم باعث شده بود که کاملا فراموش کنم ولنتاین کی هست ... شروع یک بحث، قهر و بعد آشتی همه یک طرفه و از طرف نامزدم صورت می گرفت و من هاج و واج شاهد این قضایا بودم ... حول و حوش ولنتاین هم طبق معمول بحثی صورت گرفته بود... و اون روز کلافه از گفتارش خوابیده بودم ... اون در شهر دیگری زندگی می کرد و از هم دور بودیم ... اما در اون روز دست به یک اقدام غیرمنتظره زد و اومد تهران (بدون اینکه بهم کوچکترین اطلاعی بده) با کلی گل و هدیه و کارت تبریک ... کلی من و خانواده مو غافلگیر کرد ... منهم خواب آلود و کلافه از اوضاع درهمم ... و دست خالی از هر هدیه ای ...  به هر حال منو اون روز کلی شرمنده کرد (البته بیشتر اعتقاد داشتم و دارم که صرفا یک عمل نمایشی بود جلوی پدر و مادرم و برای بدست اوردن دل اونها)....

این بود کل خاطرات من از ولنتاین در سالهای مختلف ...

 

به هر حال این روز یک روز جهانی شده فارغ از هر تمدن و رنگ و نژادی و بنابراین

 ولنتاین بر عاشقان راستین مبارک!

 

نظرات 3 + ارسال نظر
نادری پنج‌شنبه 25 بهمن 1386 ساعت 02:37 ب.ظ http://qoranvazanan.blogsky.com

باسلام
نمیدونم چرا حس کردم با بقیه متفاوتین وقتی نوشته هاتونو خوندم برام خیلی جالب به نظر رسید موفق باشید به ما هم سری بزنید

فروردینی پنج‌شنبه 25 بهمن 1386 ساعت 05:46 ب.ظ http://farvardiny.blogsky.com

سلام طوطی بانوی عزیز
نقاشیه قشنگیه.
امیدوارم روزهای ولنتاین خوبی پیش رو داشته باشی.
این حالتها برای هر شخصی یک جور خاص دیگه‌ای به وجود می‌اد. غصه نخور.

سلام جمعه 26 بهمن 1386 ساعت 02:13 ب.ظ http://dellarramm.blogfa.com/

سلام طوطی بانو جان٬

ممنون ... ولی باید بگم که در مورد ولنتاین با خودت هم عقیده ام.
از این نقاشی ها منم سر کلاسا میکشیدم منتها با این تفاوت که کتاب بغل دستیم دفتر نقاشی من بود چون من اصولا کتاب نمیبردم سر کلاس! اینه که از اول تا آخر دفتر کتابای بغل دستیم هنرای من بودش ... اون بیجاره هم هیچی نمیگفت!
این نقاشیه هم خیلی خوشکله ... ماشاالله احساس نقاشی همیشه پس تو وجود بوده .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد