لرزه نگاری (۳) و (۴) و (۵)

 

نظرات 3 + ارسال نظر
حنا گلی شنبه 27 بهمن 1386 ساعت 10:20 ب.ظ http://ssseeetttaaarrreee.blogfa.com

سلام..عالیه....جالبیش اینه که همشون دماغ دارن!!! مگه نه؟

سعید یکشنبه 28 بهمن 1386 ساعت 04:56 ب.ظ http://neverend.blogsky.com

سلام
لرزه نگاری های جالبی بود، مخصوصاً اولی(فک کنم لرزه نگاری۳می شه؟!)
در مورد پست قبلیتون: اگه یه نگاهی به خورشت قیمه بندازید متوجه تکه های کوچک گوشت اون می شید! پس ذات کشتن و استفاده از حیوانات رو قبول دارید.
این رسم تو عرب زمان جاهلیت هم بود ولی اونا قربانی رو جلوی کعبه برای بت هاشون می کشتن و خونشو به دیوارش می مالیدن و گوشتشو هم با میخ آویزون می کردن همون جا!
اسلام که اومد، ذات این عمل رو تایید کرد فقط تو آیه ی ۳۷ سوره ی حج گفت که گوشت و خون اینا که به خدا نمی رسه، این تقوای شماست که مهمه... بعداً فهمیدن که قربونی باید به نیت خدا باشه ولی گوشتش برسه به اونایی که نیاز دارن.
حالا این مسئله که کشتن گوسفند در ملا عام کار درستیه یا نه یه چیز دیگس! من که می گم بهتره ببرن تو کشتارگاه...

فروردینی دوشنبه 29 بهمن 1386 ساعت 05:55 ق.ظ http://farvardiny.blogsky.com

سلام طوطی بانوی عزیز
این لرزه‌نگارهات خیلی قشنگن. رنگ کردنت هم بهشون روح داده.
بذار بگم اینها شبیه چیه:
اولی مثل یک پیر مرده که برعکس سوار قاطر شده. پیر مرده هم کلاه خیلی قشنگ و بزرگی رو سرشه.
دومی مثل یک مرد کله طاس و عینکیه که چهارزانو نشسته و سبیل هم داره.
سومی مثل مجموعه‌ای از پرنده‌هاست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد